جدول جو
جدول جو

معنی ابنه مخاض - جستجوی لغت در جدول جو

ابنه مخاض
(اِ نَ تُ مَ)
تأنیث ابن مخاض، صدا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ مَ)
اشتر نرینۀ یکسالۀ بدوّم درآمده.
لغت نامه دهخدا
(بِ تُ مَ)
شتر یکسالۀ ماده. (مهذب الاسماء). شتربچه ای که مادرش حامله شده باشد و یا شتربچۀ بسال دوم درآمده. ابن مخاض. ج، بنات مخاض. (از اقرب الموارد). شتربچۀ مادۀ بسال دوم درآمده: چون بدان وقت نرسد ’بچه ناقه’ که چیزی برو توان نهادن و آن گاهی بود که در سال دوم درآمده باشد آنرا ابن مخاض گویند و چون ماده باشد بنت مخاض گویند. (تاریخ قم ص 177). و چون به بیست و پنج رسند (شتر) بنت مخاض بدهند یا ابن لبون. (تاریخ قم ص 177)
لغت نامه دهخدا